تولید محتوا

لذت نوشتن

ابتدای روز که بیدار می‌شوم با خود عهد می‌بندم که امروز بیشتر از روزهای قبل می‌نویسم. اما هرچه مُصِرترم کمتر سراغ لپ‌تاپ می‌روم. مدام مشغول

ادامه مطلب »

آیا بد نوشتن آسان است؟

ویلیام فاکنر می‌گوید: هرکس هرطور که می‌خواهد و در توانش هست می‌نویسد. اول باید بد بنویسی تا بعدها بتوانی بهتر بنویسی. آیا بد نوشتن آسان

ادامه مطلب »

تمرینِ نوشتن

گاهی از وبلاگ‌نویسی دور می‌افتم و چیزی برای انتشار ندارم. هرگاه از نوشتن صفحات صبحگاهی فاصله می‌گیرم دچار ننوشتن می‌شوم. اگر یک روز نوشتن را

ادامه مطلب »

نویسنده کیست؟

در لغت‌نامه‌ها آمده نویسنده کسی است که می‌نویسد، آنکه نوشتن می‌داند. نویسنده نقاشی است که با ایده‌های ذهنی‌اش رویای مخاطبانش را به تصویر می‌کشد. جهان

ادامه مطلب »

داستانک موبایل

عصایش افتاد. زانوهایش قدرت خم شدن نداشت تا از زمین بردارد. هر جوانی که می‌دید روی نیمکت پارک لمیده بود و در دنیای کف دستش

ادامه مطلب »

گفت‌وگو با اشیاء(دفتر)

_سلام دفتر! +چه وقت سلام کردنه؛ تو که نیم‌ساعته داری روی سفید منو خط میندازی؛ سلام کردنت دیگه چه صیغه‌ایه؟ حرفی واسه گفتن نداری خب

ادامه مطلب »

داستانک دندان‌درد

سخت بود. هر دردی سخته. سردرد. پادرد. معده‌درد. اما دندون‌درد وحشتناک‌ترین درده دنیاست. هیچ راهی نداره. میگن عاشق شدن هم درد داره، واقعا مثه درد

ادامه مطلب »

داستانک غُلو

میگفت نه اینکه بخاطر مجردم این حرفارو میگم ولی مادرها دیگه شورشو درآوردن، زیادی غلو می‌کنن گفتم راجبه چی؟ گفت داشت بهش میگفت حاضری صدمیلیون

ادامه مطلب »

لذت نوشتن

ابتدای روز که بیدار می‌شوم با خود عهد می‌بندم که امروز بیشتر از روزهای قبل می‌نویسم. اما هرچه مُصِرترم کمتر سراغ لپ‌تاپ می‌روم. مدام مشغول

ادامه مطلب »

آیا بد نوشتن آسان است؟

ویلیام فاکنر می‌گوید: هرکس هرطور که می‌خواهد و در توانش هست می‌نویسد. اول باید بد بنویسی تا بعدها بتوانی بهتر بنویسی. آیا بد نوشتن آسان

ادامه مطلب »

تمرینِ نوشتن

گاهی از وبلاگ‌نویسی دور می‌افتم و چیزی برای انتشار ندارم. هرگاه از نوشتن صفحات صبحگاهی فاصله می‌گیرم دچار ننوشتن می‌شوم. اگر یک روز نوشتن را

ادامه مطلب »

نویسنده کیست؟

در لغت‌نامه‌ها آمده نویسنده کسی است که می‌نویسد، آنکه نوشتن می‌داند. نویسنده نقاشی است که با ایده‌های ذهنی‌اش رویای مخاطبانش را به تصویر می‌کشد. جهان

ادامه مطلب »

داستانک موبایل

عصایش افتاد. زانوهایش قدرت خم شدن نداشت تا از زمین بردارد. هر جوانی که می‌دید روی نیمکت پارک لمیده بود و در دنیای کف دستش

ادامه مطلب »

گفت‌وگو با اشیاء(دفتر)

_سلام دفتر! +چه وقت سلام کردنه؛ تو که نیم‌ساعته داری روی سفید منو خط میندازی؛ سلام کردنت دیگه چه صیغه‌ایه؟ حرفی واسه گفتن نداری خب

ادامه مطلب »

داستانک دندان‌درد

سخت بود. هر دردی سخته. سردرد. پادرد. معده‌درد. اما دندون‌درد وحشتناک‌ترین درده دنیاست. هیچ راهی نداره. میگن عاشق شدن هم درد داره، واقعا مثه درد

ادامه مطلب »

داستانک غُلو

میگفت نه اینکه بخاطر مجردم این حرفارو میگم ولی مادرها دیگه شورشو درآوردن، زیادی غلو می‌کنن گفتم راجبه چی؟ گفت داشت بهش میگفت حاضری صدمیلیون

ادامه مطلب »