خلوت نویسنده خلاق

برای نویسنده شدن آدم باید کمی دیوانه باشد.
نویسندگی نوعی اعتیاد است.
نویسنده بنویسد یا ننویسد ذهنش درگیر نوشتن است.
اگر مشغول کار روزمره است و نمی‌تواند قلم به‌دست باشد باز در ذهنش می‌نویسد. اگر اطرافش شلوغ است، به محض خلوت شدن قلم به‌دست از وقایع و اتفاقات و آن‌چه رخ داده می‌نویسد.
نویسنده خودرا درگیر مشکلات می‌کند. مشکلاتی که وجود ندارند. او از تنهایی و سکوت، دنیای شلوغی می‌سازد که تنها خودش نظاره‌گر است.
نویسنده در تنهایی خود، گاه به ملاقات خدا می‌رود، گاه همنشین اولیای خدا می‌شود. و گاهی دزد و قاچاقچی را به خلوتش دعوت می‌کند.
نویسنده مخلوقاتی را می‌آفریند که در تنهایی با آن‌ها بگومگو دارد و با آن‌ها سروکله می‌زند.
خانواده‌ها را اسیر عشق می‌کند. عشقی سرسام‌آور که کارشان به زد و خورد می‌کشد.
گاهی دو یا چند مخلوق خودساخته را به جان هم می‌اندازد. آفریدگانش را به باد کتک می‌گیرد، یکدیگر را با چاقو لت‌وپار می‌کنند. ویا با اسلحه همدیگر را نشانه می‌گیرند.

با این درگیری پای‌شان به کلانتری می‌کشاند و پلیس آگاهی را وارد صحنه می‌کند. مخلوقاتش از زندان سر در می‌آورند یا بر سرِ دار می‌آویزد. و از این درگیری لذت می‌برد.

همه این اتفاقات در اتاقی خلوت رخ می‌دهد. اتاقی که روی میز قلم و دفتر و سیستم کامپیوتر است و نویسنده روی صندلی پشت میز قرار گرفته.
برای نویسنده شدن تنها همین میز و اشیای روی میز نیاز است. و ذهنی فعال که صحنه‌ای از کُشت و کشتار و جسدی خونین بسازد. یا صحنه‌ای آرام با پایانی خوش.

نویسنده این صحنه‌ها را آرشیو می‌کند.
او در خلوت خود میهمانانی را در لوکس‌ترین تالار عروسی یا پارتی‌های خصوصی با تشریفات آنچنانی دعوت می‌کند. مهمانانی که شاد و سرمست می‌رقصند و میخورند و می‌خندند.

ودر این بین ناگهان بلایی بر سر یکی از اعضا می‌آورد که فضای پُر از شوروشوق را در آنی غرق تنش و تشویش و اضطراب می‌کند.

این صحنه را بعد از پایان‌بندی بایگانی می‌کند یا از آن رُمانی قطور می‌سازد.

در صفحه‌ای دیگر با دزدی شریک می‌شود و با قافله‌ای رفیق.

برای نویسنده شدن آدم باید کمی دیوانه باشد.

تنها از یک دیوانه بر‌می‌آید که خود را گرفتار مشکلات سازد و طبیعت را دچار آ‌شفتگی کند.
نویسنده معتاد است به نو‌شتن. او نمی‌تواند ننویسد.
نویسنده از برچسب خوردنِ اعتیادِ نوشتن لذت می‌برد و دوست دارد افراد زیادی گرفتار این اعتیاد سازد.

آرزو می‌کنم به نوشتن زیاد مبتلا شوید.

مطالب مرتبط

3 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *