کمالگرایی چطور تعادل بین کار و زندگی ما را به هم میریزد؟
استرس در بدن ما بصورت درد، بیخوابی، مشکلات گوارشی، تنش عضلانی و انرژی پایین خود را نشان میدهد. همچنین بر خُلقوخوی ما تاثیر میگذارد. و کمکم ما را تبدیل به فردی افسرده میکند. تبدیل میکند به فردی تندخو و پرخاشگر.
فرد کمالگرا از موانعی که در زندگی پیش میآید میترسد. این افراد اگر آنچه که میخواهند بدست نیاورند خود را سرزنش میکنند، میگویند احتمالا من ارزش این کار را ندارم.
به دلایلی مثل ترس از شکست، سردرگمی، ترد شدن، به خود اجازه پیشرفت نمیدهند. و چون میترسند در تغییر، قطعیت یا موفقیتی نباشد سالهای سال در موقعیت خود باقی میمانند. یعنی ده سال بعد در جایگاهی هستند که ده سال قبل بودند.
فرد کمالگرا حاضر به ریسک کردن نیست.
یکی از پیامدهای کمالگرایی این است که افراد کمالگرا زیاد کار میکنند و پیامد کار زیاد این است که زمان و انرژی کافی برای سرگرمی، تعطیلات و استراحت ندارند.
فرد کمالگرا به سادگی نمیتواند کار انجام بدهد. کارش به گونهای است که یا نیاز دیگران را برطرف میکند؛ یا فقط دنبال پر کردن جاهای خالی در ذهنش است. یعنی کار را بخاطر کار انجام نمیدهد تا لذت ببرد.
فرد کمالگرا زیاد کار میکند که به بیشتر برسد و این بیشتر ته ندارد.
ما برای نیاز مالی کار میکنیم. یعنی کار میکنیم تا خانه بخریم، کار میکنیم تا ماشین بخریم، کار میکنیم تا نیازمان برطرف کنیم.
اما کار فرد کمالگرا تا ندارد، انتها ندارد فارغ از زندگی شخصی و سرگرمی خود است. که منجر به آسیب شدید روحی و روانی میشود.
فرد کمالگرا اگه موقعیتی برایش فراهم شود که بتواند تفریح کند؛ این تفریح را تبدیل به مقایسه میکند. یعنی مدام به فکر برنده شدن است به فکر بهتر شدن است.
مشخص است که لذتی از تفریح نمیبرد.
ما برای زیاد کار کردن چیزی را باید فدا کنیم؟
برای تفریح چه کاری باید انجام بدهیم؟
آیا ما از سرگرمیهای خود لذت میبریم؟
یا اینکه تفریحاتمان تبدیل به رقابت میکنیم؟
مشغله زیاد برایمان واقعا نیازاست یا برای خود به هر دلیلی مشغله میسازیم؟
با توجه به این سوالات، آیا شما فردی کمالگرا هستید؟
آخرین دیدگاهها