کمالگرایی را بهتر بشناسیم.
برای اینکه با کمالگرایی روبرو شویم لازم است کمالگرایی را بشناسیم، همچنین راه تشخیص درست آن.
افراد زیادی تحت تاثیر کمالگرایی قرار میگیرند. اما باید دانست که کمالگرایی ما را به کمال نمیرساند.
کمالگرا ها به عالی بودن اکتفا نمیکنند، آنها دنبال استانداردهای مشقتآوری هستند. هرآنچه که ایدهآل نیست را غیر قابل باور میدانند.
عالی بودن و بهتر شدن، پروسه زمانبری است. عالی بودن و کامل بودنِ تام، در حقیقت وجود ندارد. هرچقدر که دنبال بهترینها باشیم؛ بالاترین و عالیتر از آن نیز وجود دارد که انتظار ما را برآورده نمیکند.
فرد کمالگرا این انتظار را دارد که هیچ اشتباه و خطایی نباید از او سر بزند، کارش را بیعیب و نقص باید انجام دهد.
فاز کمالگرایی فاز بخشنده ای نیست چرا که احساس ناامنی پشت آن قرار دارد.
کمالگرایان از لایههای درون خود، از اعماق درون خود ناراضیاند و مدام خود را سرزنش میکنند.
پروژه خود را قطع میکنند و دلیل قطع پروژه را ناکافی و بد بودن تلقّی میکنند.
آنها از ناقص بودن میهراسند. از اینکه نتوانند مفهوم خود را بدرستی برسانند میترسند، از اینکه ممکن است پذیرفته نشوند واهمه دارند.
کمالگراها تلاش میکنند شکست نخورند چون شکست را یک اتفاق نمیبینند. میترسند او را فردی کامل نبینند.
آنها میل شدیدی دارند برای فرار از بیکفایتی و بیمایگی.
آنها هشتاد درصد را نمیپذیرند و تنها به صددرصد میاندیشند.
فرد کمالگرا انتظارات غیر واقعبینانه از دیگران دارد. بینقص بودن را میخواهد و اینکه هیچ احتمال خطایی از دیگران نمیپذیرد.
کمالگرایی در روند تحصیل و تدریس تاثیر میگذارد، درخانواده، در همسرداری، در فرزندپروری، در محیط فیزیکی، در محیط کار، در صحبت کردن، در نوشتن و خصوصاً در انتشار نوشتن.
کمالگرایی را باید مهار کرد.
افرادی که تفکر کمالگرایی دارند، همه چیز را سیاهوسفید میبینند. یا همهچیز را میخواهند یا هیچ چیز.
برای فرد کمالگرا حدوسط وجود ندارد. کمالگرا حدوسط را حقیر میبیند، مدام ناراضی است، معذب است، مضطرب است، پریشان است، احساس حقارت و پوچی میکند. چون خود را معمولی نمیداند. میخواهد اَبَر انسان باشد، قدرت ماورایی داشته باشد. و چون خود را انسان عادی نمیبیند و ابزاری در اختیار ندارد، به جایی که میخواهد دست نمییابد.
کمالگرایی مانع پیشرفت است.
یک پاسخ