خیلی از افراد در زندگی امروزه، بهمحض اینکه احساس میکنند حوصلهاشان سر میرود موبایل را روشن میکنند و به چک کردن استوری و پست و کامنت میپردازند.
تفاوت آدم خلاق با سایرین در این است که فرد خلاق شوخطبع است و بازیگوش، بیهوده وقتش را تلف نمیکند، برنامهریزی زمانی دارد، روز مطلوبی برای خود شروع میکند، روحیهاش را حفظ میکند و کارهای روزانهاش اولویت بندی میکند.
فرد خلاق منتظر موقعیت رویایی نیست که روزی از راه برسد، خلوت مناسبی برایش فراهم شود تا به نوشتن و مطالعه بپردازد.
او خلاقیت خود را از دل خستگی و افسردگی و بیپولی و گرفتاری و اینجور ماجراها بیرون میکشد.
منتظر شکار لحظهها ست، همان دقایق و ساعاتی که بقیه وقت خود را در شبکههای اجتماعی میگذرانند، او غافل از شرایط نیست.
طی روز سعی کنیم وقت بدزدیم و این فرصتها را ذرهذره جمع کنیم و همین زمانهای کوتاه کنار هم وصلهپینه کنیم و ساعتی برای مطالعه و نوشتن بسازیم و قدمی جدی برای نویسنده شدن برداریم.
وقتی با خود میگویید من از فردا شروع میکنم و روزانه سهساعت مینویسم؛ این اتفاق نمیافتد. اگر هم چند روزی بنویسید، بعد از مدتی کوتاه رها میکنید.
اما اگر بهشکل بازی ببنید و بگویید هرگاه از بیکاری به موبایل چسبیدم، سعی میکنم گوشی را کنار بگذارم، کاغذ قلم بردارم و دوسه دقیقه بنویسم؛ یا کتابی را برمیدارم و چند صفحه میخوانم.
اینطور برخورد با برنامهریزی، بهتدریج متوجه میشوید زندگیتان را گره زدهاید به خواندن و نوشتن. بااین مدل پیش رفتن لحظاتی که احساس میکنید اسیر روزمرگی شدید و وقتتان هدر میرود خودبهخود جلوی فرصتهای هدر رفته را میگیرید و خود را مشغول نوشتن میکنید. از همین لحظهها سوژه میسازید و عادت میکنید که فرصتها را غنیمت شمارید.
شما باید بستر خلاقیت را فراهم کنید، آماده باشید که لحظهها را شکار کنید، تا ایدهها از درودیوار سرازیر شوند.
هر چیزی را بهانه نوشتن کنید. به دیوار خیره شوید و از ترک دیوار ایدهای نو و بکر بسازید.
ئی. ال. دکتروف نویسنده آمریکایی از خیره شدن به ترک دیوار کتاب رگتایم را نوشت.
آخرین دیدگاهها