کتاب‌های کاربردی بخوانیم

کتاب‌هایی بخوانیم که کاربردی‌اند و تاثیر نگرشی دارند. خوب است به هر جنس از کتاب‌، نوکی بزنیم.
ما کتاب می‌خوانیم و از خواندنش لذت می‌بریم اما به نکات مهم کتاب توجه چندانی نداریم. ممکن است از جمله‌ای خوشمان بیاید، دو یا سه بار تکرار کنیم و جمله را هایلایت کنیم، اما صفحاتی از کتاب که خواندیم؛ جمله هایلات شده را فراموش می‌کنیم.
کتاب‌باز واقعی، برای تا انتها خواندن عجله ندارد. وقتی به اولین ایده می‌رسد متوقف می‌شود. آن‌چه را خوانده با خود مرور می‌کند و درباره‌اش می‌نویسد.
مطالعه برای کتاب‌باز مسابقه نیست که با سرعت بخواند و بگوید این کتاب هم تمام شد.
ما کتاب می‌خوانیم تا هر وقت نزد کتاب‌خوان‌ها هستیم و حرف از خواندن شد؛ بگوییم من فلان کتاب را خوانده‌ام. این کتابی که شما از آن حرف میزنی هم خوانده‌ام، نویسندگان معروف را نام می‌بریم و از مطالعه کتاب‌هایشان می‌گوییم.

اما اگر بپرسند فلان کتاب از چه موضوعی گفته شده، در جواب فقط میتوانیم بگوییم کتاب خوبی‌‌ست، نکات آموزنده دارد، کاربردی‌ست، حتما بخوانید، من از خواندش کیف کردم، مطمئن هستم خوشتان می‌آید. فقط در این‌حد از کتاب اکتفا می‌کنیم. از صحبت کردن در حد یک پاراگراف کوتاه ناتوانیم. مطالعه می‌کنیم و در قفسه جا می‌دهیم که بگوییم این کتاب‌ها را خوانده‌ایم.

بهترین حالت توضیح دادن از بخشی از کتاب، نوشتن از موضوعاتی‌ است که خوانده‌ایم.

آن‌چه که از خوانش کتاب دریافت می‌کنیم، به زبان خود بنویسیم و برای دیگران بازگو کنیم.
در مطالعه عجله نکنیم، ما به تاثیر عملی کتاب نیاز داریم.
عده‌ای کتاب میخوانند که لذت ببرند. اما کتاب‌های کاربردی، علاوه بر کیف کردن، لازم است به نگرش آن نیز توجه کرد.
فیلم‌هایی که می‌بینیم هم وقتی دیالوگ خوبی از شخصیت می‌شنویم، فیلم را نگه داریم، کمی تامل کنیم و چند سطری درباره دیالوگ به زبان خود بنویسیم و در حافظه خود ثبت کنیم تا بتوانیم در مورد فیلم، شفاف به زبان بیاوریم. نه فقط با یک جمله کلّی بگوییم فیلم خوبی است توصیه می‌کنم ببینید.